Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-05-04@23:40:30 GMT

«فردی» مثل هیچ فردی نبود

تاریخ انتشار: ۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۱۱۸۴۰

فردی در این دوره فقط سردبیر یک مجله نبود، تنها بر مطالب انتشار یافته نظارت نمی‌کرد و سوژه به نویسندگانش نمی‌داد. جنس سردبیری فردی با همه سردبیران دیگر نشریات متفاوت بود و به همین دلیل بود که کیهان بچه‌ها در آن دوره این‌قدر متفاوت و محبوب بود. او در این نشریه بیشتر از این‌که یک مجله منتشر کند، یک مکتب ایجاد کرده‌بود؛ مکتبی فکری، هنری که بازتاب‌دهنده دغدغه‌های ذهنی خود او به عنوان یک فرد کاملا مکتبی به معنای مرسوم دهه شصتی‌اش بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

کیهان بچه‌ها برای او، تنها محلی برای کار و کسب درآمد نبود که ساعتی از روز به آنجا برود، کارت بزند، کارش را بکند، کارت بزند و دوباره به خانه برگردد؛ بخش مهمی از زندگی او بود و برای همین این نشریه در دوره سه دهه‌ای سردبیری فردی، نقشی مهم‌تر از یک نشریه ادبی صرف بازی کرد. اگر خاطرات بسیاری از نویسندگان و شاعران ادبیات کودک و نوجوان را مرور کنید، می‌بینید که بسیاری از آنان در نشست‌های هفتگی سوژه یابی، داستان خوانی و نقد داستان و شعر این نشریه شرکت می‌کرده‌اند و برخی اتفافات مهم در زندگی هنری و ادبی آنها براساس پشنهادهای بیرون آمده از دل این نشست‌ها رقم خورده‌است. از این منظر کیهان بچه‌ها شباهتی تام به «سروش نوجوان» در دوران سردبیری قیصر امین‌پور داشت اما تفاوت عمده میان این دو نشریه این بود که کیهان بچه‌ها مورد حمایت مسئولان مؤسسه کیهان بود اما سروش نوجوان در دوره‌ای تنها ماند و به سرعت از دور خارج شد.

جشنواره‌ای به نام یک شهید
کیهان بچه‌ها تنها جایی نبود که فردی گروهی از اهل ادبیات را جمع کرده‌بود تا با همفکری و ایده‌پردازی مشترک، ادبیات انقلاب اسلامی را اندک اندک شکل دهند و پیش ببرند. او در ایجاد دو نهاد دیگر نیز نقش محوری داشت و هر دو نهاد به همت او به کانون‌هایی برای نقش‌آفرینی در ادبیات متعهد ایران شد.
یکی از این دو نهاد، مسجد جوادالائمه(ع) است. فردی و جمعی از دوستان همفکرش در سال‌های قبل از انقلاب اسلامی، این مسجد قدیمی را به نهادی برای آموزش و برگزاری کلاس‌های عقیدتی و هنری تبدیل کرده‌بودند. یکی از این افراد که نقشی محوری در ایجاد همفکری و هماهنگی میان نیروهای جوان فعال مسجد داشت و فردی به او امید زیادی بسته‌بود، حبیب غنی‌پور بود. او که خود هنرمند بود و داستان می‌نوشت، در جبهه‌های جنگ حضور یافت و به شهادت رسید. شهادت وی در زندگی دوستانش به خصوص امیرحسین فردی تأثیر بسیاری گذاشت.
علیرضا متولی که خود از دوستان امیرحسین فردی و از بچه‌های مسجد جوادالائمه (ع) است در کتابی که درباره زندگی فردی نوشته‌است، روز شهادت حبیب را چنین توصیف می‌کند: «روزی که شایعه شهادت حبیب در محل پیچید، دل توی دلش نبود. زودتر از دفتر مجله بیرون زد اما هنوز خبر، شایعه‌ای بیش نبود. رفت خانه، طاقت نیاورد، باز هم آمد مسجد. خانه حبیب روبه‌روی مسجد بود. دلش نمی‌آمد در خانه را بزند. باز رفت خانه اما باز هم نتوانست صبر کند. دوباره برگشت. این بار حمید ریاضی را دید که جلوی در خانه حبیب ایستاده‌بود. خبر شایعه نبود. حبیب شهید شده‌بود. چشمانش پر از اشک شد و بی‌آن‌که چیزی بگوید، به خانه برگشت.
رفت پشت بام. آنجا نشست و تا می‌توانست گریست. به حبیب امید زیادی داشت. بهترین شاگردش بود. در نوشتن یک سر و گردن از بقیه بهتر بود. حبیب فکر می‌کرد. حبیب آگاهانه نوشتن را آموخته‌بود. اگر از این جلسه‌اش فقط یک حبیب بیرون می‌آمد، برای همه عمرش کافی بود. اما یادش آمد که بقیه بچه‌ها هم داغدار از دست دادن دوست‌شان هستند. برخاست رفت مسجد و محکم ایستاد. بچه‌ها یکی یکی سر می‌رسیدند تا به معلم خویش تسلیت بگویند. اما امیرخان، هنوز لبخند بر لب داشت؛ لبخندی غمگین.»
امیرحسین فردی برای این‌که یاد و خاطره دوست شهیدش همواره زنده بماند، دست به کاری بزرگ و ابتکاری ماندگار زد. او یک جایزه ادبی به نام جشنواره شهید حبیب غنی‌پور را تأسیس کرد و با کمک دوستانش که اغلب همان بچه‌های مسجد جوادالائمه(ع) بودند، هرسال در رشته‌های مختلف داستان‌نویسی بزرگسال و کودک و نوجوان، بهترین کتاب‌های منتشر شده را برای آشنایی مردم و به خصوص جوانان انتخاب و معرفی می‌کرد، امری که هنوز هم ادامه دارد و این جایزه ادبی بعد از مرگ فردی هم همچنان به کار خود ادامه داده‌است. این استمرار خود نکته‌ای مهم و قابل توجه است. طی این سال‌ها جایزه‌ها و جشنواره‌های مختلف در حوزه ادبیات داستانی کم نبوده‌اند که برخی از آنها حمایت‌کنندگان مالی قوی داشته‌اند و برخی حتی دولتی بوده‌اند اما بعد از چند سال برگزاری، نتوانسته‌اند به کارشان ادامه دهند. درحالی که جشنواره شهید غنی‌پور با همان حال و هوای مسجدی و هیأتی سال‌هاست در حال برگزاری است و به یک برند ادبی تبدیل شده‌است.

تربیت نویسنده
فردی البته می‌دانست جایزه‌های ادبی، تنها یکی از حلقه لازم برای تولید ادبی ارزشمند است. به عبارت دیگر او به عنوان فردی که خود علاوه بر هدایت و مدیریت جریان‌های ادبی، دستی در آفرینشگری هنری و رمان‌نویسی هم داشت، می‌دانست تا زمانی که امکان تولید آثار ادبی ارزشمند و دارای فرم و محتوای قابل دفاع نداشته‌باشیم، نمی‌توانیم به ایجاد یک جریان ادبی مستمر و قدرتمند در ادبیات انقلاب اسلامی امید داشته‌باشیم. به همین دلیل است که جشنواره‌ها و جایزه‌ها و تبلیغات، تنها بخشی از فرآیند حمایت از آثار ادبی است و اصل و اساس، خود چرخه تولید ادبیات ارزشمند است. فردی به واسطه این‌که سال‌ها به هنرجویان جوان، درس داستان‌نویسی داده‌بود؛ می‌دانست برای داشتن چند داستان‌نویس شاخص باید کلاس‌های داستان‌نویسی فعال و استادانی دلسوز داشت و برای همین پایه کارگاه‌های داستان و رمان حوزه هنری را در زمان مدیریت خود بر مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه ریخت و داستان‌های خوب تولید شده را در «سوره بچه‌های مسجد» منتشر می‌کرد. البته او تنها به آموزش داستان‌نویسی و تربیت نویسندگان خوب و متعهد در حوزه هنری بسنده نمی‌کرد و هرجا که می‌توانست سعی می‌کرد این کلاس‌ها و آموزش‌ها را برقرار کند، در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع‌مقدس، نیروی مقاومت بسیج و... هرجا که توانست شوراهای داستان تشکیل داد و مقدمات آموزش داستان‌نویسان جوان را فراهم کرد. به همین دلیل فردی در طول زندگی خود توانست هم در حوزه آموزش داستان‌نویسی به داستان‌نویسان جوان، هم در بخش هدایت آنان از نظر سوژه‌یابی، اصلاح و ارتقای سطح هنری آثار و هم در بخش حمایت و معرفی کتاب‌های برتر تأثیرگذار باشد و البته باید بخش مهمی از این تأثیرگذاری را باید به شخصیت کاریزماتیک و قدرت ذاتی او در رهبری، تشکیلات سازی و نفوذ کلامش هم مربوط دانست.

امیدوار به آینده
بسیاری افراد که در شرایط عادی در کنار هم قرار نمی‌گرفتند، در سایه نفوذ کلام و هدایت فردی در کنار هم به کار مشغول می‌شدند و با رفتن فردی آسیب مهمی که به ادبیات داستانی انقلاب اسلامی وارد شد، این بود که شخصیتی با این ویژگی‌های فرهمندانه که بتواند نیروهای پراکنده را گرد هم جمع کند، وجود نداشت و از این منظر، جای خالی فردی پرشدنی نیست. اگرچه او خودش به جریان ادبیات انقلاب اسلامی و پیشرفت‌هایش بسیار خوش‌بین بود و در گفت‌وگویی گفته‌بود: «توجه داشته‌باشید که سابقه نویسندگی در بین نویسندگانی که متعهد هستند و به اعتقادات و باورهای دینی پایبندند خیلی نیست. ما قبل از انقلاب به آن معنا نویسنده دینی و پایبند به ارزش‌ها نداشتیم و نهایت در حد آل‌احمد بود که نوشتند و رفتند. ادبیات داستانی واقعی کشور و ایران معاصر ما به ۳۰سال اخیر بازمی‌گردد، بیشتر از این نباید توقع داشته‌باشیم مخصوصا این‌که جوانان مستعد ما هشت سال از این ۳۰سال را سر جنگ گذاشتند و فرصتی برای نوشتن و تأمل نداشتند. با این نگاه و با این ۳۰سال ادبیات واقعی ایران آن‌ اتفاق افتاده راضی‌کننده است و نباید بیشتر از این انتظار داشته‌باشیم. برخی نسبت به رمان‌های دفاع‌مقدس و انقلاب می‌گویند این آثار به دنبال مقدس‌نمایی و خلق چهره‌های آسمانی است و این با ذات تعریف رمان در تعارض است، این واقعا تهمتی است که به ادبیات داستانی و رمان می‌زنند و می‌خواهند مسیر را عوض کنند. این جفایی در حق ادبیات داستانی است. هیچ‌کس نمی‌خواهد در رمان شعار بدهد. اما ما انسان‌های آسمانی زیاد داریم. مگر شعر ما در این کار لنگیده است؟ مگر شعر ما کم آورده که رمان بخواهد کم بیاورد؟ از آنجا که هیچ وقت رمان و داستان در این مملکت دنبال این نوع مضامین نبوده و نویسندگان غربگرای ما نیز نگاهشان این طور نیست، این برچسب‌ها را بر چهره ادبیات داستانی می‌زنند.
ان‌شاء‌ا... در سال‌های آینده شاهد کارهای خوبی خواهیم بود؛ گرچه کارهای فعلی هم خوب است. ما نباید نگران باشیم. به نظرم اصلا جای نگرانی نیست بلکه کارهای صورت گرفته مایه مباهات است.»

 

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: امیرحسین فردی سردبیر ادبیات داستانی انقلاب اسلامی داستان نویسی کیهان بچه ها داشته باشیم سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۱۱۸۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نکوداشت محمدرضا سنگری در دزفول

آیین نکوداشت ادیب دزفول دکتر محمدرضا سنگری در حسینیه ثارالله دزفول با حضور آحاد مردم و مسولان استانی و کشوری در شهرستان دزفول برگزار شد. - اخبار استانها -

به گزارش خبرگزاری تسنیم از دزفول، آیین نکوداشت ادیب دزفول دکتر محمدرضا سنگری در حسینیه ثارالله دزفول با حضور آحاد مردم و مسولان استانی و کشوری در شهرستان دزفول برگزار شد.

وی در این مراسم با بیان اینکه خود را لایق این نکوداشت نمی‌داند، اظهار داشت: سکونت در کنار رودخانه دزفول، کتاب‌های فراوانی از بالادست برای من داشت که ایام کودکی با این کتاب های از آب گرفته مانوس بودم.

سنگری با بیان اینکه فضای معنوی دزفول از جمله ابعاد این شهر است که کمتر به آن پرداخته شده است گفت: اگر کسی طالب علم باشد، همه اشیا و حوادث، معلم او خواهد بود.

وی افزود: همه ارکان عالم معلم انسان است و شاگرد خوب کسی است که این درس ها را به خوبی درک کند و از این درس‌ها بهره گیری کند.

این عاشورا پژوهش برجسته، پرهیز از نگاه بسته در مسایل مورد تاکید قرار داد و گفت: حفظ نسل کنونی نیازمند باز کردن آغوش بر روی آنها است.

 محمدرضا سنگری استاد و ادیب برجسته کشوری در ادامه با گرامیداشت استاد شهید مرتضی مطهری اظهار داشت: معلم خوب نقش ارزنده ای در شکل گیری شخصیت افراد دارد و اگر آبرویی دارم به واسطه داشتن معلمان بسیار خوب است.

سنگری اجتناب از خودبینی را رمز بزرگی دانست و ادامه داد: کسانی که بر وجود خود خط می کشند، خداوند زیر نام آنها خط پررنگی می کشد و این رمز بزرگی و عظمت ابالفضل(ع) است.

وی در ادامه  افزود: همه چیز من گره خورده با حسین(ع) است و دوست دارم بر کفن نام «اباعبدالله(ع)» و بر قبرم کلمه «معلم» نقش ببندد.

به گزارش تسنیم، در حاشیه این آیین که با حضور حجت الاسلام و المسلمین عبدالحسین خسروپناه دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار شد،‌ نمایشگاهی از آثار تالیفی این مولف و استاد برجسته ادبیات کشور برپا شد.

محمدرضا سنگری در اولین روز آبان 1333 هجری شمسی در خانواده ای اهل دین، ادب و معرفت د درفول دیده به جهان گشود. وی تمام دوران کودکی، نوجوانی، جوانی و بسیاری از سال های پس از آن را در دزفول گذراند و از مبارزان جوان پیش از انقلاب و رزمنده و مبلغ موثر سال های دفاع مقدس است.

سنگری، پس از پایان تحصیل در مقطع کاردانی در سال 1354 به عنوان معلم ادبیات به استخدام آموزش پرورش درآمد و پس از آن در سال 1373 با گذراندن مراتب عالی علمی موفق به اخذ درجه دکتری در رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران شد.

سنگری یکی از پژوهشگران عاشورایی برجسته کشور است که سوابقی نظیر عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی، عضو شورای نویسندگان کتاب مطالعات اجتماعی، مدیر دفتر هنر و ادبیات عاشورایی حوزه هنری، عضو گروه ادبیات انقلاب اسلامی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، مدیر گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، عضو شورای بررسی متون پژوهشگاه علوم انسانی و دبیر علمی کتاب سال عاشورا را دارد.

عضو شورای مشاوران تربیتی سازمان پژوهش و برنامه ریزی، عضو شورای فرهنگی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، عضو گروه پژوهشی ادبیات پژوهشگاه بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، عضو هیات مدیره کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، رئیس شورای علمی بنیاد دعبل خزاعی، عضو هیات امنای دانشگاه علوم پزشکی دزفول، دبیر علمی جشنواره شعر غدیر بنیاد بین المللی غدیر، دبیر علمی کتاب ربع قرن دفاع مقدس، دبیر علمی جشنواره کتاب سال دفاع مقدس، عضو هیات امنای بسیج هنرمندان کشور و داور 10ها جشنواره و سوگواره شعر، داستان، تحقیق، پژوهش و مقاله نگاری نیز از دیگر سوابق اجرایی وی هستند.

این پژوهشگر برجسته، مولف بیش از 100 عنوان کتاب از جمله نظیر سوگ سرخ، سرچشمه امید، در قلمرو راز، نافله باغ، ادبیات معاصر، جاده سجاده و روزنه‌ای به دنیای نوجوانی است. وی همچنین در تألیف 30 جلد کتاب درسی ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان و کتاب‌های راهنمای معلم مشارکت داشته است. 

انتهای پیام/735/.

دیگر خبرها

  • هر فردی می‌تواند حساب بانکی خود را وقف کند
  • بازیگر سینما و پیشنهاد کتابی مرموز
  • ببینید | ادبیات فارسی بر قله جهان
  • ادبیات فارسی بر قله جهان + فیلم
  • همه ویدیوها درباره پیرمرد بی‌ادب سپاهانی
  • حضور ۱۵۰۰ نفر در جشنواره قرآنی، فرهنگی، هنری و ادبی شهید آوینی
  • نکوداشت محمدرضا سنگری در دزفول
  • داستان نامگذاری خلیج فارس + فیلم
  • ادبیات عجیب یک افغانی درباره ایران و افغانی‌های مهاجر
  • مهدی نصیری، جزئیات زندگی خصوصی محسن مخملباف و مادرش را منتشر کرد که خلاف اخلاق بود /او به سیدمحمد خاتمی توهین و بی ادبی می کرد